این اتاق الآن مثل یخچال میمونه و اینا اصلا قصد ندارن پرده هاشو بندازن چون به ع.نشونم نیست من میخوام تو تختم بخوابم و پا نشم برم بالا و هرچی من میگم انگار نه انگار بعد اگه داداشم به وضع من دچار بود مامانم هرجوری بود همون روز اول راست و ریستش میکرد که یوقت گل پسرش سرما نخوره باباجونشم همینطور. میشه لطفا وقتی پسر دوستین دختر نیارین و وقتی دختر دوستین پسر؟ که ما تو این زندگی بیشتر و بیشتر ب.گای سگ نریم؟ بعد میگن چرا اعصاب نداری خب همین که شما خانواده ی منین کافیه تا از زندگی سیر باشم بقیه چیزا پیشکش دویست و هفتاد و چهار
دویست و هفتاد و سه
دویست و هفتاد و دو
انگار ,دختر ,دوستین ,زندگی ,تو ,هفتاد ,که ما ,ما تو ,پسر؟ که ,دوستین پسر؟ ,دختر دوستین
اشتراک گذاری در تلگرام
تبلیغات
درباره این سایت